سیلاممم.
معرکه بده دو تا انشا فرستادم
کلبه جنگلی
در دل پوشیدهی جنگل، جایی که سبزهای آرامش و نغمههای پرندهها به نرمی در گوش مینوازد، یک کلبهی جنگلی نهایت آرامش و زیبایی را به ما نشان میدهد. این کلبه، جزء طبیعت مهربان جنگل شده و در انتظار ماست تا در آغوش آن بپیوندیم و لحظاتی خاص را در آرامش و سکوت جنگل سپری کنیم.
در محاصرهی درختان بلند و پوشا، کلبه جنگلی یک تنها شاهد بهارهای بیپایان و خزانهای چشمنواز است. در طول راهی که به آنجا میرود، انگشتان برگهای سبز، به ما خوشامد میگویند. پلههای کوچکی که بر روی تپههای جنگل به بالا میرود، ما را به دنیای آرامش و صلح کشانده و در آستانهی کلبه، همانند پلکانی به آسمان مینماید.
با گامی خود به درون کلبه وارد میشویم. دیوارههای چوبی طبیعی، دمای گرم چوب و بوی خاک جنگل، حس طبیعی و زنده بودن را به ما القا میکند. پنجرههای بزرگ، طبیعت را به داخل کلبه جلب کرده و نور نرم برگها را رقصانده است. از پنجرهها، دلنوشتهی جنگل به ما میگوید و با چشمانمان به دنیای سرسبز و دلنواز خود مینگریم.
در این کلبه، صدای آهنگهای پرندگان و خروسهای جنگل به گوش ما میرسد. اینجا جایی است که زمینهای نرم و سبز، دعوتنامهی انرژی مثبت را برای ما مینوازند. حتی بوی گلها و گیاهان جنگل، هوا را با عطر ارامش و آرام بخشی پر میکند.
در این کلبه، زمان فراموش شده و لحظاتی از عجیبترین لحظات زندگی به وجود میآید. در آغوش جنگل، کلبه جنگلی یک آرمان برای فرار از شلوغی و هرج و مرج زندگی است. اینجا جایی است که انسان با طبیعت به هم آمیخته و در آغوش آرامش و زیبایی طبیعت، دوباره پیدا میشود.
پاییز آمد با قدم های نیمه چکه،
آواز خزان در سنگ های سوکه.
درختان سرخپوست با برگ های زرد و قرمز
برخیزید به وجد گشته ایم، خواهیم شد.
آه، پاییز زیبا و مهربان
تو که با خاطرات قدیمی در میان ما می آیی
روحمان را شاد و خوش می سازی
عطر نسترن ها و باران می بینیم به دویدن
برگ های رها شده از آغوش درختان
با خنده های سرسبز و لبخند های زرد
به زمین می افتند و رقص می کنند
جشن نهایت زندگی را در حضور شاهدیم
لگام های ساکن پاییز در آسمان
نغمه ای خوش از طبیعت را بر لبان ما می نوازد
دل انگیز آهنگ زمان را به ارمغان می آورد
روح ما را با غم و شادی می پروراند
مقصود پاییز نیست غمگین کردن دل ماست
بلکه تحمل رنگ های زیبای زندگی است
رنگ هایی که در دل ما نقش می بینند
و آرامش را در ذهن ما بنشانند
پاییز آمد و ما در انتظاریم
هوای خنک، بادی ملایم و برگ هایی که می لرزند
به خواب می روند و روی زمین می خندند
پاییز آمد و ما به این زیبایی ایمان داریم